تحلیل یک انتخاب برای وزارت بهداشت؛ سلامت مردم را نمی توان به امور سیاسی گره زد
فست فود باز: سلامت مردم امری غیر سیاسی است و نمی توان بهداشت و درمان کشور را به امور سیاسی گره زد.
به گزارش فست فود باز به نقل از مهر، حدودا تمامی صاحبنظران هم عقیده اند که صحنه انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۳، فرصت جدیدی را در همه عرصه های حکمرانی کشور به وجود آورده است و اذهان عمومی شامل آنان که رأی داده اند و آنان که با صندوق رأی قهر کرده اند، از این پس با چشمانی باز، ناظر بر شرایط ویژه دولت چهاردهم خواهند بود. در دوران رقابت انتخاباتی، مسعود پزشکیان بر اهمیت کلیدی دو حوزه “سلامت و آموزش” با نگاهی عدالت محورانه تاکید نموده است. حال باید دید فردی که سکاندار وزارت بهداشت خواهد شد باید واجد چه مشخصه هایی باشد تا بتواند از دغدغه های رییس دولت در عرصه سلامت و آموزش پزشکی کاهش دهد. همانطور که پزشکیان بارها عنوان کرده است، قوانین و برنامه های بر زمین مانده در همه حوزه ها، آنقدر زیاد است که کارگزاران دولت چهاردهم باید پیش از هر گونه اقدامی، اهتمام ویژه ای برای اجرائی کردن این اسناد بالادستی داشته باشند. همچون اسناد بالادستی در عرصه سلامت و آموزش پزشکی می توان به بیانیه گام دوم انقلاب، سیاست های کلان سلامت ابلاغی مقام معظم رهبری، برنامه هفتم توسعه و…، اشاره نمود. وزارت بهداشت یک سازمان بسیار بزرگ است که ساختار آن از کوچک ترین روستاها تا پایتخت گسترانیده شده است، در دهه های اخیر نظام سلامت شاهد اتخاذ تصمیمات و سیاست های مختلف و حتی در بعضی مواقع متضاد با هم بوده است و آثار مستقیم و غیر مستقیم اجرای این سیاست ها و راهبردها در زندگی فرد فرد جامعه مشهود است. بی گمان فردی که مقرر است در قامت وزیر بهداشت نقش آفرینی کند، باید چهره ای شناخته شده با عملکردی شفاف باشد، عملکردی که در منظر عمومی، بیان کننده توانایی موفقیت آمیز وی در حیطه هایی از قبیل وجاهت علمی و اجتماعی، تجربه ریاست بر کلان دانشگاه ها، تجربه پروژه های ملی، دیپلماسی علمی، پاکدستی، مدیریت شرایط بحرانی، استفاده حداکثری از سرمایه انسانی، تعامل با نهادهای نظارتی و فساد ستیزی، تصمیمات فراجناحی باشد. یکی از مهم ترین الزامات یک وزیر بهداشت، تعامل گرا بودن است چونکه او باید از یک سو با وزارت رفاه و امور اجتماعی و سازمان های بیمه گر به عنوان خریداران خدمات بهداشتی و درمانی، همکاری داشته و بدنبال احقاق حقوق و دریافت بموقع مطالبات بیمه ای باشد و از طرفی با دانشجویان و تشکل های دانشجویی رفتاری پدرانه داشته باشد، از وزیر انتظار می رود تا در کنار و حامی اعضای هیأت علمی دانشگاه ها باشد و از هر گونه برخورد قهرآمیز با دانشجویان و اعضای هیأت علمی جلوگیری نماید. بخش سلامت و آموزش پزشکی پس از بخش آموزش و پرورش دارای بیشترین تعداد کارکنان دولت می باشد و با بدنه کارکنان بخش غیر دولتی، بخش عظیمی از جمعیت فعال و شاغل کشور را تشکیل می دهد، همین طور از نظر سطح علمی، اعضا هیأت علمی و کارشناسان این بخش، بی اغراق از بالاترین سطوح علمی و تجربی برخوردار می باشند و وزیری که مقرر است با این عزیزان در راه نیل به اهداف نظام سلامت و آموزش پزشکی همسفر شود می بایست دارای وجاهت علمی و اجرائی باشد. در این راه طولانی توجه آقا یا خانم وزیر باید به مؤسسات و جمعیت های مردم نهاد و سازمان هایی که از نظر صنفی و قانونی، دارای وظایفی خطیر هستند باشد به عنوان مثال سازمان نظام پزشکی، سازمان نظام پرستاری، مجمع خیرین سلامت و ده ها انجمن علمی و تخصصی می توانند به وزارت بهداشت کمک کنند و این امر در صورت وجود اقبال عمومی و سرمایه اجتماعی شخص وزیر به سهولت در دسترس می باشد. سوابق مدیریتی وزیر در سطح دانشگاه های علوم پزشکی تیپ یک، شناخت همه جانبه نقاط قدرت و ضعف آنها را در پی داشته باشد و فردی که قبلاً در کسوت ریاست دانشگاه بوده، از آگاهی محیطی بسیار بالایی از فرصت ها و تهدیدات پیش رو برخورد دار خواهد بود، دانشگاه های علوم پزشکی دارای سیستم ها و زیر سیستم های بسیار پیچیده و گسترده ای هستند و تجربه عملی مدیریت بر این سازمان های بزرگ برای موفقیت وزیر بهداشت امری کارگشا و کلیدی است. پزشکیان در طول زمان حضور خود در مجلس شورای اسلامی، بارها و بارها به مبحث تعارض منافع و پدیده شوم زیرمیزی پرداخته و به عنوان نماینده مردم برخورد با این مسائل را از وزرای بهداشت وقت مطالبه نموده است، حال که ایشان از طرف مردم برای تصدی پست ریاست جمهوری انتخاب شده است، تعیین وزیری که خود گرفتار تعارض منافع بطورمثال در صنعت دارو و تجهیزات پزشکی نباشد امری بدیهی باشد. بطور قطع سوابق و گذشته کاندیدای وزارت، نشانگر نحوه ایفای نقش وی در پیچ و خم های تاریخی و بحران های نظام سلامت می باشد، نحوه برخورد و میزان موفقیت دولت ها در رویارویی با محدودیت ها و شرایط خاصی از قبیل جنگ، زلزله، سیل، بلایای طبیعی، شیوع بیماری های واگیردار، همیشه در تاریخ ماندگار می شود، نمونه آن شیوع پاندمی کرونا در آخرین سالهای دهه ۹۰ بود. کشور ایران در شرایط خاصی قرار گرفته و این امر بر کسی پوشیده نیست و همانگونه که پزشکیان بعد از پیروزی در انتخابات دست یاری به سمت همه مردم دراز کرد و استفاده از ظرفیت همه جناح ها را از اهداف خود بیان نمود، شاید شنیدن اینطور مطالب بعد از پیروزی کاندیدای ریاست جمهوری در ادوار مختلف، برای مردم تکراری شده باشد و اقشار و صنوف مختلف جامعه در برخورد با ادارات و وزارت خانه ها، خلاف آنرا تجربه کرده باشند. بنابر این روی کار آمدن مجدد مدیرانی که جناح بازی و قبیله گرایی برای آن بیش از صلاح مملکت، اولویت دارد، سبب دلسردی و کاهش امید به اصلاح امور خواهد شد. پس انتظار می رود در سوابق وزیری که به مجلس شورای اسلامی معرفی می شود، استفاده حداکثری از سرمایه های انسانی نظام سلامت، فارغ از جناح بندی های مرسوم، تخریب ها و پرونده سازی های غیر منصفانه، مشهود باشد. سلامت مردم امری غیر سیاسی است و نمی توان بهداشت و درمان کشور را به امور سیاسی گره زد، اعتقاد، باور و مهارت ” سیاست زدائی ” از امور حاکمیتی سلامت و آموزش، باید از فاکتور های اصلی وزرای انتخابی باشند و تنها راه راستی آزمایی این امر، کنکاش در گذشته افراد و میزان تلاش ایشان برای محقق کردن این امر حیاتی می باشد. هم اکنون تنها سفارش ای که می توان به ریاست جمهور نمود، توجه ویژه به نکاتی که ذکر شد و انتخاب افراد شاخص و اصلح برای دستگاههای اجرائی همچون وزارت بهداشت است.
منبع: فست فود باز