چالش اهدای عضو با مرگ صابر کاظمی
به گزارش فست فود باز، در راهرو بلند و سرد بیمارستان، نور مهتابی ها روی دیوارهای سبز کم رنگ افتاده، بوی الکل در هوا مانده و صدای بوق ناپیوسته دستگاهها به گوش می رسد. در آخر راهرو، اتاقی است که جوانی روی تخت انگار در خوابی عمیق فرو رفته، اما زیر پوست رنگ پریده اش هیچ نشانی از زندگی واقعی نیست. لوله های شفاف از دهان و بینی اش عبور کرده اند و به یاری دستگاهها نفس می کشد. خانواده اش هنوز منتظرند؛ با آنکه پزشک ساعت ها پیش گفته او مرگ مغزی شده است، اما مادر با صدای لرزان می گوید: «ولی قلبش هنوز می تپه، نه؟» همین جمله ساده، تصویری روشن از گره فرهنگیِ یکی از مهم ترین موضوعات انسانیِ امروز یعنی اهدای عضو است.
به گزارش فست فود باز به نقل از ایسنا، در ظاهر، مبحث روشن است؛ فردی که به خاطر مرگ مغزی دیگر امیدی به بازگشتش نیست، می تواند با اهدای اعضا، زندگی چند نفر دیگر را نجات دهد. اما در واقعیت، این تصمیم برای خیلی از خانواده ها به سبب ناآگاهی نسبت به این نوع مرگ، دشوار است. واژه «مرگ مغزی» برای بسیاری غریب است، چون در تصور عمومی، بدنِ گرم و ضربان قلب نشانه زنده بودن است. همین درک هم سبب می شود پذیرش اهدای عضو، حتی در بین خانواده هایی که با آن مخالفتی ندارند، به تأخیر بیفتد یا بطور کامل رد شود.
از طرف دیگر، در جامعه ای که حتی صحبت از خودِ مرگ هنوز نوعی بدیُمنی تلقی می شود، طبیعی است که گفت و گو در رابطه با تصمیم های بعد از مرگ هم جای چندانی در روابط روزمره نداشته باشد. خیلی از افراد وقتی بخواهند در زمان حیات در رابطه با تمایل خود به اهدای عضو با خانواده حرف بزنند، با یک «دور از جان» یا تغییر سریع مبحث مواجه می شوند. گفت وگوهای خانوادگی در رابطه با رضایت یا مخالفت با اهدای عضو تقریباً نادر است و همین، تصمیم گیری را در لحظه ی بحرانی مرگ مغزی دشوارتر می کند؛ لحظه ای که به طور معمول آمیخته با شوک، انکار و سردرگمی است.
وقتی پشیمانی دیگر سودی ندارد
در چنین شرایطی، تصمیم نهائی اغلب نه بر پایه آگاهی، بلکه زیر فشار روانی و ترس گرفته می شود؛ روندی که می تواند سبب شود فرصت نجات جان فردی دیگر از دست برود، در صورتیکه امیدی به برگشت عزیز از دست رفته هم وجود ندارد. این تصمیم ناپخته گاه بعدها حس پشیمانی بهمراه دارد چنانچه برمبنای آمار اعلام شده از طرف نایب رییس انجمن اهدای عضو ایران، سالانه بین پنج تا هشت هزار نفر در کشور گرفتار مرگ مغزی می شوند، اما تنها حدود هزار خانواده با اهدای اعضای عزیزشان موافقت می کنند و در بین خانواده هایی که مخالفت می کنند، ۸۵ درصد بعدها پشیمان می شوند. پشیمانی ای که به طور معمول زمانی سر می زند که همه چیز تمام شده و هیچ مهلتی برای جبران باقی نمانده است. در چنین لحظه ای، خانواده ها تازه با پرسشی روبه رو می شوند که شاید اگر قبل تر در موردش فکر کرده بودند، تصمیمشان فرق می کرد و اعضای بدن عزیزشان بجای خاک، میهمان بدنِ دیگری می شد.
فیلم و سریال؛ حلقه مفقوده فرهنگسازی
نکته مهم اما این است که با وجود تلاش نهادهای مرتبط، هنوز به درستی به بُعد فرهنگیِ اهدای عضو از فرد مرگ مغزی پرداخته نشده است. آگاهی از مفهوم مرگ مغزی و معنای واقعی اهدای عضو، بالاتر از آن که با کمپین های تبلیغاتی یا پوسترهای رسمی شکل بگیرد، نیازمند گفت و گو و روایت انسانی است؛ روایتی که در زندگی واقعی جریان پیدا کند، نه آن که به موضوعی مناسبتی تبدیل گردد که فقط در «روز ملی اهدای عضو» در موردش حرف بزنیم یا در قالب یک گفتگوی تلویزیونی از کنار آن بگذریم.
سینما و تلویزیون دراین میان نقش تعیین کننده ای دارند، اما تعداد آثار تولیدشده در رابطه با اهدای عضو به زحمت به تعداد انگشتان یک دست می رسد. این روند باید تداوم داشته باشد. به تصویر کشیدنِ واقعی تجربه خانواده هایی که اعضای عزیزشان را اهدا کرده اند، می تواند بالاتر از هر شعار و کمپین، اثرگذار باشد. فیلمی که نشان دهد یک پدر و مادر چطور میان عشق به فرزندی که می دانند فقط چند روزی با کمک دستگاه نفس می کشد و درک لزوم نجات دیگران باید تصمیمی مهم بگیرد، گاهی از ساعت ها تبلیغ، فرهنگ سازتر است.
فرهنگ اهدای عضو چه زمانی شکل می گیرد؟
فرهنگ سازی در اهدای عضو به گفت وگوهایی نیاز دارد که از سطح بیمارستان و پوسترِ خیابانی فراتر برود. این گفت و گو باید در دل خانواده ها، مدارس، رسانه ها و در روایتهای فرهنگی جریان پیدا کند. باید بتوان در رابطه با مرگ، مثل قسمتی از واقعیتِ زندگی حرف زد و آنرا صرفاً در سوگواری و ناراحتی خلاصه نکرد. در این راه، نهادهایی مانند صداوسیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شورای فرهنگ عمومی و دیگر سازمان های فرهنگی مسئولیت مهمی بر دوش دارند که تنها در قالب کارهایی مانند پویش های مقطعی اثرگذار نخواهد بود بلکه باید در طراحی برنامه های مستمر و پشتیبانی از تولیدات فرهنگی، از آثار سینمایی و تلویزیونی گرفته تا جشنواره های ادبی و رسانه ای و… که تجربه انسانیِ مرگ مغزی و اهدای عضو را به صورت واقعی و تاثیر گذار بازنمایی کند، نمود داشته باشد. تداوم چنین کارهایی، همراه با تشکیل فضای گفتگو، می تواند تابوهای موجود را بشکند و به مرور، اهدای عضو را از یک تصمیم دشوار و ناگهانی به قسمتی از فرهنگ زندگی روزمره تبدیل کند؛ جایی که آگاهی و احساس مسئولیت، قبل از مواجهه با بحران، در دل جامعه ریشه می دواند.
مرگ نقطه پایان نیست
تجربه سالهای گذشته نشان میدهد هر زمان که روایت انسانی و فرهنگی از اهدای عضو در رسانه ها بازتاب یافته، تاثیر اجتماعی آن ملموس بوده است. وقتی مردم به درستی با مفهوم مرگ مغزی آشنا می شوند، نه فقط مخالفتی نشان نمی دهند، بلکه حتی دیگران را به نام نویسی در طرح اهدای عضو تشویق می کنند. بگفته مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایران، بسیاری هنوز مرگ مغزی را نمی شناسند و همین ناآگاهی مانع تشکیل فرهنگ اهدای عضو شده است.
سرانجام، ماجرا به آگاهی جمعی برمی گردد. اهدای عضو صرفا یک عمل پزشکی نیست؛ آیینه ای از بلوغ فرهنگی ما در رویارویی با مرگ است. اگر مرگ را قسمتی از زندگی بدانیم، اهدای عضو نه پایان، بلکه آغاز نوعی ماندگاری انسانی است؛ فرهنگی که هنوز به قدر لازم برایش حرف نزده ایم.
به بهانه صابر کاظمی…
بهانه نوشتن این گزارش، اتفاقات روزهای اخیر در رابطه با صابر کاظمی ـ ملی پوش والیبال کشورمان بود؛ موضوعی که باردیگر بحث اهدای عضو از فرد مرگ مغزی را به گفت وگوهای روزانه افراد آورد و نشان داد این وضعیت فرصتی است برای فکر کردن به اثرگذاری اهدای عضو در سطح جامعه، خصوصاً زمانیکه این اتفاق برای یک فرد شناخته شده رخ دهد. تصور کنید یک چهره مشهور در اوج توجه عمومی گرفتار مرگ مغزی شود و خانواده تصمیم به اهدای اعضایش بگیرد؛ پیام اجتماعی و فرهنگی چنین اقدامی بدون شک بسیار گسترده خواهد بود.
در چنین شرایطی، مردم با مفهوم مرگ مغزی و اهدای عضو آشنا می شوند. روایت انسانی این تصمیم، وقتی با بازتاب رسانه ای همراه شود، می تواند الگویی قدرتمند برای فرهنگ سازی ایجاد نماید و گفت و گو در رابطه با مرگ مغزی را به زندگی واقعی بیاورد.
و حالا که تا سطر پایانی این گزارش را خواندید بهتر است بدانید که می توانید با مراجعه به سایت انجمن اهدای عضو ایرانی ها درخواست خود برای دریافت کارت اهدای عضو را ثبت کنید یا اگر فرصت این کار را نداشتید کد ملی خودرا به شماره ۳۴۳۲ پیامک کنید تا کارت اهدای عضو برای شما صادر شود.
منبع: فست فود باز
